نوشته‌ها

شاید مهم ترین وظیفه ای که یک منجم آماتور در قبال آسمان دارد ، لذت بردن از آن است.بدون اغراق ، آسمان بالای سر آنقدر زیبا و جذاب هست که یک منجم آماتور بتواند تا آخر عمرش از زیبایی های آن لذت ببرد و سیر نشود. یکی از زیباترین اتفاقاتی که در آسمان می افتد ، ظهور بارش های شهابی است. در یک بارش شهابی ایده آل شما صدها شهاب را در هر ساعت می توانید ببینید. شهاب هایی که کاملا از نظر روشنایی ، مسیر حرکت ، رنگ و دیگر مشخصات با یکدیگر تفاوت دارند ؛ هر شهاب شناسنامه ی مخصوص به خودش را دارد.شهاب ها به صورت پیش بینی نشده ای در هر جای آسمان ظاهر می شوند ، و همین پیش بینی ناپذیر بودن رویت یک شهاب ، دیدن آن را هیجان بخش می کند ، به گونه ای که فریاد کشیدن در زمان دیدن یک شهاب پر نور امری بسیار عادی است.همین پیش بینی ناپذیر بودن است که گاهی موجب می شود دیدن یک شهاب گذرا در دل شهر هیجان انگیز تر از دیدن یک کسوف که با دقت ثانیه پیش بینی شده است باشد. در این نوشته قصد دارم به مواردی بپردازم که باعث می شوند لذتی که از یک بارش شهابی میبرید دو چندان شود.

*قبل از رفتن به رصد:

مطمئنا کسانی که میخواهند برای رصد یک بارش شهابی بروند ، قبل از تمام برنامه ریزی ها ، زمان پیش بینی اوج بارش و همین طور وضعیت آب و هوا را بررسی می کنند. برای انتخاب رصدگاه در بارش شهابی نیازی نیست که وسواس زیادی به خرج دهید. صاف بودن آسمان ، حد قدر نسبتا خوب ،دسترسی آسان و از همه مهم تر امنیت رصدگاه ، برای انتخاب یک رصدگاه مناسب کافی هستند. در رصد بارش های شهابی نیازی به افق کاملا باز نیست ، مسیرهای صعب العبور را فقط در صورتی انتخاب کنید که میخواهید علاوه بر رصد ، یک برنامه ی طبیعت گردی نیز داشته باشید. لباس و ابزار و … را مناسب با فصل انتخاب کنید و به سمت رصدگاه حرکت کنید.

* آنچه نباید انجام دهید:

بر خلاف همه ی گفته ها و مقالات و … قرار دادن عده ای از افراد گروه تنها برای ثبت اطلاعات رصد به هیچ وجه کار خوبی نیست. به تجربه دیده ام که در اکثر مواقع ، اعضای جدید گروه و یا کسانی که تجربه ی کمتری دارند را برای این کار انتخاب می کنند. مطمئن باشید که با این کار، آن افراد دیگر در هیچ برنامه ی رصدی شرکت نخواهند کرد. وقتی که میتوان به راحتی با یک ضبط صوت ( و در حال  حاضر: موبایل ها ، دستگاه های پخشMP3. MP4 ، لپ تاپ ها و هر وسیله ی الترونیکی همراه دیگر) همان کار را انجام داد ، چرا بایستی عده ای را از دیدن بارش محروم کرد؟

*استفاده از یک زیر انداز و رفتن درون یک کیسه خواب ( به صورتی که دست هایتان بیرون قرار بگیرند و به راحتی بتوانند حرکت کنند ) را برای رصد بارش شهابی توصیه میکنم.تنها سعی کنید که تا جایی که می توانید آسمان را نگاه کنید.

هنگامی که رصد را شروع کردید ، ضبط صوتتان را روشن کنید. ابتدا زمان را اعلام کنید – حداقل هر ۱۵ دقیقه یکبار این کار را انجام دهید تا در هنگام استفاده از اطلاعات سردرگم نشوید – در هنگامی که یک شهاب دیدید ، میتوانید حتی قدر آن را نیز بگویید تا صدای شما ضبط شود ؛ هرچند می توانید از جیغ نیز استفاده کنید.
یک نقشه ی کوچک ، اما کامل از آسمان در یک برگه داشته باشید – شبیه به آن نقشه ی تمام آسمانِ کتاب شناخت مقدماتی ستارگان – نقشه را بر روی یک تخته شاسی قرار دهید.شهاب های پرنور و آذرخش هایی را که می بینید را بر روی آن رسم کنید. به این صورت که مکان آن را در بین ستارگان و اندازه ی آن را بر روی نقشه رسم کنید.در صورتی که یک سر خط فلش بگذارید ، می توانید جهت آن را نیز رسم کنید. قدر آن ، و همین طور رنگ آن را نیز می توان به صورت ریز در کنار خط نوشت.توصیه میکنم به جای نوشتن نام رنگ ، به صورت اختصاری از حروف اول آن ها استفاده کنید. به این صورت هر خط بر روی نقشه ی شما ، که بیانگر یک شهاب است با یک عدد و یک حرف نشان داده می شود. مثلا  ۲/۱ Rنشان دهنده ی شهابی قرمز رنگ با قدر ۲/۱ است. نیازی نیست همه ی شهاب را بر روی نقشه ثبت کنید ، ثبت آذرگوی های پرنور لذت بخش تر و ساده تر است.
در کنار برگه های تان تاریخ را فراموش نکنید ، من همواره اسم رصدگران دیگری را که با ما بوده اند را نیز یادداشت میکنم ، در آینده می توانید با مراجعه به آن ها خاطرات آن شهاب باران را زنده کنید.

*از فعالیت علمی لذت ببرید :

مسلما نمی توان کسی را مجبور کرد که از فعالیت علمی لذت ببرد. اما کسانی که لذت فهمیدن یک مسئله ی علمی را چشیده اند ، حاضر نیستند آن را با چیز دیگری عوض کنند.

محاسبات ریاضی مربوط به بدست آوردن ZHR یک بارش شهابی ، محاسبات ساده ایست، بدست آوردن ZHR باعث می شود که علاوه بر رسمی کردن گزارش هایتان ، تجربه ی خوبی در نوشتن مقالاتی که با داده های آماری سر و کار دارند به دست آوردید. با همان روش ضبط صوت سعی کنید که حتما یک ZHR  گیری دقیق انجام دهید.

عکاسی از بارش های شهابی نیز می تواند علاوه بر زیبایی ، مبحثی علمی باشد و حتی در مواقعی که از یک آذرگوی درخشان در چند محل مختلف عکس گرفته شود راحت تر می توان محل سقوط آن را پیدا کرد.(مقاله ی مربوط به عکاسی را ببینید )

ثبت رادیویی شهاب ها نیز امروزه یکی از روش های معمول در ثبت بارش های شهابی است. با کمی حوصله و دقت می توانید یک آنتن مخصوص ثبت شهاب ها در موج FM بسازید. ( روش ساخت این آنتن توسط دوست عزیزم جناب آقای اکبر نعمتی در سایت ستاره پارسی http://persianstar.com  آورده شده است. به همین دلیل ما دیگر طرز ساخت آنتن را در ویژه نامه نیاوردیم. برای بدست آوردن نقشه و طرز ساخت آنتن رصد رادیویی شهاب ها به سایت ستاره پارسی مراجعه کنید؛ همچنین دو مدل مختلف از مدار آن نیز در دو شماره ی مجله ی نجوم چاپ شده است.) با وصل کردن خروجی آنتن به یک رایانه ی همراه و یا حتی یک وسیله ی ضبط صدا می توانید بعدا در گزارش هایتان ZHR را با دقت بیشتری محاسبه کنید.

همچنین یکی از بهترین کارهایی که می توانم پیشنهاد کنم ، مقایسه ی عکس هایتان ، شهاب هایی که خودتان بر روی نقشه رسم کردید و اطلاعاتی که از رصد رادیویی بدست آوردید با یکدیگر است. مطمئنا نتایج خوبی بدست خواهید آورد. یک کار علمی همه جانبه در یک بارش شهابی !

تحلیل علمی آنچه می بینید نیز کار لذت بخشی است ، احتمالا هر کسی که برای رصد بارش شهابی رفته است می داند که آنچه می بیند سوختن بازمانده هایی دم یک دنباله دار در جو زمین است ، اما آیا می دانستید که عموما شهاب های بیشتری بعد از نیمه شب دیده می شوند؟ و یا این که سرعت ماکزیمم سقوط شهاب ها بر روی جو حدود ۷۲ کیلومتر بر ثانیه است؟ ( جواب هر دو این سوال ها در سرعت مداری زمین و جهت گردش آن نهفته است. می توانید برای یافتن پاسخ به جلد اول کتاب نجوم و اخترفیزیک مقدماتی مراجعه کنید. اگر هم به آن مرجع دسترسی نداشتید و می خواستید که پاسخ را بدانید برای ما ایمیل ارسال کنید.)

و یا این که دلیل رنگ های مختلف شهاب ها چیست؟

یونیزه شدن جو توسط شهاب ها چگونه صورت می گیرد. و یا دودی که پس از عبور بعضی از شهاب ها بر جای می ماند به چه دلیل است.

این سوال ها و سوال های دیگر ، می توانند آنقدر شما را مشغول کنند که با لذت تمام کتاب ها و مراجع را به دنبال یافتن جواب هایی کامل برای آن ها زیر و رو کنید. حتی بعضی از آن ها این قابلیت را دارند که به عنوان پروژه هایی دانشگاهی مطرح شوند.

پیدا کردن یک شهاب سنگ سقوط کرده نیز کار غیر ممکنی نیست.اما وقت و حوصله ی بسیار می خواهد. اگر بتوانید چند عکس هم زمان از یک شهاب در حال سقوط پیدا کنید کار راحت تر می شود. حتی می توانید گروه های مخصوص یافتن شهاب سنگ ها تشکیل دهید. حداقل ۳ گروه که در فواصل نه چندان نزدیکی از یکدیگر در شب بارش شهابی رصد می کنند. هماهنگی چنین گروهی کار زیاد سختی نیست.

در حال حاضر هیچ قانون مشخصی وجود ندارد که شهاب سنگ ها کجا بیشتر سقوط می کنند. ممکن است هر جایی بیافتند. پس شما هر جایی می توانید به دنبال آن ها بگردید. اما گشتن در میان کوهستان هایی که پر از سنگ های گوناگون هستند زیاد عقلانی نیست. شما نمی توانید تشخیص دهید که کدامیک شهاب سنگی تازه سقوط کرده است و کدام یک نیست. بهترین مکان ها برای جستجوی شهاب سنگ ها ، بیابان های ماسه ای ( رمل های کویر مرنجاب و مصر را به خاطر آورید.) و همین طور سرزمین های پوشیده از برف ( یخچال های طبیعی دائمی و قطب ها ) هستند. وجود یک سنگ در میان آن ماسه ها و یا برف ها آنقدر مشخص هست که نظر شما را به خود جلب کند.

سه دسته ی اصلی شهاب سنگ ها آهنی ها ، سنگی ها و آهنی – سنگی ها هستند. از آن جایی که بیشترین شهاب سنگ های یافت شده آهنی ها ( ۹۰ درصد آهن ، ۹ درصد نیکل و مقدار کمی از دیگر عناصر ) هستند ، همراه داشتن یک آهن ربا کمک بزرگی به شما خواهد کرد.

حتی اگر نتوانستید یک شهاب سنگ پیدا کنید ، احتمال کشف یک اثر باستانی جدید ، سنگ های قیمتی ، فسیل ها و … نیز وجود دارد. پیشنهاد می کنم قبل از شروع یک برنامه ی اکتشافی برای یافتن شهاب سنگ ها یک کتاب زمین شناسی صحرایی را مطالعه کنید و ابزارهایی که یک زمین شناس همراه دارد را نیز با خود داشته باشید.

و در آخر می توانید خاطراتی داشته باشید از شهاب هایی که در زمان هایی استثنایی دیده اید و یا شهاب هایی عجیب. من چند نمونه از آن ها را دارم :

– در یک رصد ۷-۸ نفره که به مهر آباد رودهن رفته بودیم ، نزدیک به صبح بود که عده ای که تا آن وقت خوابیده بودند بیدار شدند و خواستند که آن ها هم چیزی را رصد کنند. چیزی دم دست تر از زحل توی آسمان نبود. من خواستم با تلسکوپ زحل را نشانه بروم ، همین که تلسکوپ بر روی زحل رسید ناگهان یک شهاب از درون تلسکوپ و دقیقا از روی زحل رد شد. فریاد بقیه ی دوستانم هم که شاهد برخورد! یک شهاب با زحل بودند ( البته نه از درون تلسکوپ ) شنیدنی بود.

– ۴ نفری برای رصد دنباله دار هلمز به بالاترین نقطه ی ولنجک رفته بودیم. تازه از ماشین پیاده شده بودیم و داشتیم غر می زدیم که اینجا آلودگی نوری از هرجای تهران زیادتر است که ناگهان یک آذرخش با قدری حدود ۷-   نزدیک به ۲۰ درجه از آسمان را از شمال به جنوب پیمود و در آخر ناگهان منفجر شد و ۳ تکه ی آن جداگانه مسیر خودشان را رفتند. که البته از جیغ کشیدن ما چند نفر از همسایه ها از پنجره بیرون آمدند و باعث شد که ما مجبور به ترک آن رصدگاه مناسب! شویم.

شما نیز خاطراتتان را از آسمان همیشه به یاد داشته باشید. با آرزوی آسمان هایی صاف و پرستاره برایتان