نوشته‌ها

کتاب ستاره شناسی با دوربین های دوچشمی  ( Binocular Astronomy ) از سری کتاب های پاتریک مور نوشته ی ” استفان تانکین ” و از انتشارات اسپینگر است.

در این کتاب ابتدا جزئیات اپتیکی دوربین های دوچشمی بررسی می شوند، سپس انواع دوربین ها معرفی می شود، روش های اتصال دوربین به سه پایه و بقیه ی چیزهایی که برای شروع ستاره شناسی با یک دوربین دوچشمی احتیاج دارید به شما معرفی می شود.

در انتها نیز نقشه هایی برای رصد آسمان که مخصوص دوربین های دوچشمی با یک زاویه دید واید تهیه شده اند شما را راهنمایی می کنند تا به بهترین نحو به رصد آسمان بپردازید.

نسخه ی انگلیسی این کتاب را می توانید به راحتی از سایت رصدگاه دانلود نمایید.

حجم فایل : ۶.۴ مگابایت      فرمت : pdf     تعداد صفحات : ۲۹۲ صفحه     زبان : انگلیسی

 

pdf-download

 

مجسمه خیام اثر استاد ابوالحسن صدیقی

مجسمه خیام اثر استاد ابوالحسن صدیقی

در این کتاب که بیان کرده آمد در کشف حقیقت نوروز که به نزدیک ملوک عجم کدام روز بوده است و کدام پادشاه نهاده است و چرا بزرگ داشته اند آن را و دیگر آیین پادشاهان و سیرت ایشان در هر کاری مختصر کرده آید انشاءالله تعالی.

اما سبب نهادن نوروز آن بوده است که چون بدانستند که آفتاب را دو دور بود یکی آن که هر سیصد و شصت و پنج روز و ربعی از شبانروز به اول دقیقه ی حمل باز آید به همان وقت و روز که رفته بود بدین دقیقه نتواند (۱) آمدن چه هر سال از مدت همی کم شود، و (۲) چون جمشید آن روز (۳) اول (۴ ) ملوک عجم به پادشاهی بنشست خواست که ایام سال و ماه را نام نهد و تاریخ سازد تا مردمان آن را بدانند. بنگریست که آن روز بامداد آفتاب به اول دقیقه حمل آمد،  موبدان عجم را گرد کرد و بفرمود که تاریخ از اینجا آغاز کنند.

موبدان جمع آمدند و تاریخ نهادند و چنین گفتند موبدان عجم که دانایان  (۵) روزگار بوده اند که ایزد تبارک و تعالی دوانزده فرشته آفریده است، از آن چهار فرشته بر آسمان ها گماشته است تا آسمان را و هرچه اندر او است از اهرمنان نگاه دارند و چهار فرشته را بر چهار گوشه جهان گماشته است تا اهرمنان را گذر ندهد که از کوه قاف برگذرند و چنین کنند که چهار فرشته در آسمان ها و زمین ها می گردند و اهرمنان را دور می دارند از خلایق. و چنین میگویند که این جهان اندر میان  آن جهان چون خانه ای ست نو اندر سرای کهن برآورده و ایزد تعالی آفتاب را از نور بیافرید و آسمان ها و زمین  ها را بدو پرورش داد ، و جهانیان چشم بر وی دارند که نوری ست از نورهای ایزد تعالی و اندر وی با جلال و تعظیم نگرند که در آفرینش وی را ایزد تعالی عنایت بیش از دیگران بوده (۶) است.

و گویند مثال این چنان است که ملکی بزرگ اشارت کند به خلیفتی از خلفای [خویش] (۷) که او را بزرگ دارند و حق هنر وی بدانند که هر که وی را بزرگ داشته است ملک را بزرگ داشته باشد و گویند چون ایزد تبارک و تعالی بدان هنگام که فرمان فرستاد که ثبات بر(۸) کرد تا تابش و منفعت او به همه چیزها برسد. آفتاب از سر حمل برفت و آسمان  او را بگردانید و تاریکی از روشنایی جدا گشت و شب و روز پدیدار شد و آن آغازی شد مر تاریخ این جهان را، و پس از آن به هزار و چهارصد و شصت و یک سال به همان دقیقه و همان روز باز رسید، و آن مدت هفتاد [و سه بار قران] (۹) کیوان و اورمزد باشد که آن را قران صغری خوانند و این قران هر بیست سال باشد و هرگاه که آفتاب دور خویشتن سپری کند و بدین جای برسد و زحل و مشتری را به همین برج که هبوط زحل اندر او است قران بود با مقابله ی این برج که زحل اندر او است یک دور این جا و یک دور آن جا بر این ترتیب یاد کرده آمد، و جایگاه کواکب نموده شد، چنانکه آفتاب از سر حمل روان شد، و زحل و مشتری با یکدیگر کواکب آن جا بودند ، به فرمان ایزد تعالی حال های آدم دیگرگون گشت، چیزهای نو پدید آمد، مانند آنکه در خورد عالم و گردش بود، و چون آن وقت را دریافتند ملکان عجم از بهر بزرگ داشت آفتاب را و از بهر آن که هر کس این روز را در نتوانستندی یافت نشان کردند و این روز را جشن ساختند و عالمیان را خبر دادند تا همگان آن را بدانند و آن تاریخ را نگاه دارند.

و چنین گویند که گیومرث این روز ها آغاز تاریخ کرد هر سال آفتاب را و چون یک دوره  آفتاب بگشت در مدت سیصد و شصت و پنج روز به دوانزده قسمت کرد هر بخشی سی روز، و هر یکی را از آن نامی نهاد و به فریشته [ ای] (۱۰). باز بست از آن دوانزده فرشته که ایزد تبارک و تعالی ایشان را بر عالم گماشته است، پس آنگاه دور بزرگ را که سیصد و شصت و پنج روز و ربعی از شبانروزی است سال بزرگ نام کرد و به چهار قسم کرد، چون چهار قسم از این سال بزرگ بگذرد نوروز بزرگ و نو گشتن احوال عالم باشد. و بر پادشاهان واجب ست آیین و رسوم ملوک به جای آوردن از بهر مبارکی و از بهر تاریخ را و خرمی کردن به اول سال، که هر روز نوروز جشن کند و به خرمی پیوندد تا نوروز دیگر عمر در شادی و خرمی گذارد ، و این تجربت حکما از برای پادشاهان کرده اند.

فروردین ماه ، به زبان پهلوی است، معنیش چنان باشد که این آن ماه است که آغاز رستن نبات در وی باشد و این ماه مر برج حمل راست که سرتاسر وی آفتاب اندر این برج باشد.

اردیبهشت ماه، این ماه را اردبهشت نام کردند یعنی این ماه آن ماه ست که جهان اندر وی به بهشت ماند از خرمی، وارد به زبان پهلوی مانند بود و آفتاب اندر این ماه بر دور راست در برج ثور باشد و میانه بهار بود.

خرداد ماه، یعنی آن ماه است که خورش دهد مردمان را از گندم و جو میوه ، و آفتاب در این ماه در برج جوزا باشد.

تیر ماه، این ماه را بدان تیرماه خواندند که اندر او جو و گندم و دیگر چیزها را قسمت کنند و تیر آفتاب از غایت بلندی آفتاب فرود آمدن گیرد، و اندر این ماه آفتاب در برج سرطان باشد و اول ماه از فصل تابستان بود.

مرداد ماه، یعنی خاک داد خویش بداد از برها و میوه ها[ی] پخته که در وی به کمال رسد و نیز هوا در وی مانند غبار خاک باشد و این ماه میانه تابستان بود و قسمت او از آفتاب مر برج اسد باشد.

شهریور ماه، این ماه را از بهر آن شهریور خوانند که ریو دخل بود ، یعنی دخل پادشاهان در این ماه باشد و در این ماه برزگران را دادن خراج آسان تر باشد و آفتاب در این ماه در سنبله باشد و آخر تابستان بود.

مهر ماه، این ماه را از آن مهرماه گویند که مهربانی بود مردمان را بر یکدیگر ، از هر چه رسیده باشد از غله و میوه نصیب باشد بدهند و بخورند به هم و آفتاب در این ماه در میزان باشد و آغاز خریف بود.

آبان ماه، یعنی آبها در این ماه زیادت گردد از باران ها که آغاز کند ، و مردمان آب گیرند از بهر کشت و آفتاب در این ماه در برج عقرب باشد.

آذر ماه، به زبان (۱۱) ، پهلوی آذر آتش بود ، و هوا در این ماه سرد گشته باشد و به آتش حاجت بود، یعنی ماه آتش، و نوبت آفتاب در این ماه مر برج قوس را باشد.

دی ماه، به زبان پهلوی دی دیو باشد به دان سبب این ماه را دی خوانند که درشت بود و زمین از خرمیها دور مانده بود، و آفتاب در جدی بود و اول زمستان باشد.

بهمن ماه، یعنی این ماه به همان ماند و مانند بود به ماه دی به سردی و به خشکی و به کنج اندر مانده و نیز آفتاب اندر این ماه به خانه زحل باشد به دلو با جدی پیوند دارد.

جوانی خیام – اثر استاد حسین بهزاد

جوانی خیام – اثر استاد حسین بهزاد

اسفندار مذماه، این ماه را بدان اسفندار مذ خوانند که اسفند به زبان پهلوی میوه بود یعنی اندر این ماه میوه ها و گیاه ها دمیدن گیرد و نوبت آفتاب به آخر برج ها رسد به برج حوت.

پس گیومرث این مدت را بدین گونه به دوانزده بخش کرد و ابتدای تاریخ پدید کرد و پس از آن چهل سال بزیست. چون از دنیا برفت هوشنگ بجای او نشست و نهصد و هفتاد سال پادشاهی راند و دیوان را قهر کرد و آهنگری و درودگری و بافندگی پیشه آورد و انگبین از زنبور و ابریشم از پیله بیرون آورد و جهان به خرمی بگذاشت و به نام نیک از جهان بیرون شد و از پس او طهمورث بنشست و سی سال پادشاهی کرد و دیوان را در اطاعت آورد و بازارها و کوچه ها بنهاد و ابریشم و پارچه بافت و رهبان بز سپ (۱۲) در ایام او بیرون آمد و دین صابیان آورد و او دین بپذیرفت و زنار بربست و آفتاب را پرستید، و مردمان را دبیری آموخت و او را طهمورث دیوبند خواندندی و از پس او پادشاهی به برادرش جمشید رسید و از این تاریخ [و] (۱۳) هزار و چهل سال گذشته بود و آفتاب اول روز به فروردین تحویل کرد و به برج نهم آمد. چون از ملک جمشید چهارصد و بیست و یک سال بگذشت این دور تمام شده بود و آفتاب به فروردین خویش به اول حمل باز آمد ، و جهان بر وی راست گشت، دیوان را مطیع خویش گردانید و بفرمود تا گرمابه ساختند و دیبا را ببافتند و دیبا را پیش از ما دیو بافت خواندندی، اما آدمیان به عقل و تجربه و روزگار بدینجا رسانیده اند که می بینی و دیگر خر را بر اسب افکند تا استر پدید آورد و جواهر از معادن بیرون آورد و سلاحها و پیرایه ها همه او ساخت از زر و نقره و مس و ارزیر و سرب از کانها بیرون آورد و تخت و تاج و یاره و طوق و انگشتری او کرد و مشک و عنبر و کافور و زعفران و عود و دیگر طیبها او به دست آورد پس در این روز که یاد کردیم جشن ساخت و نوروزش نام نهاد و مردمان را فرمود که هر سال چون فروردین نو شود آن روز جشن کنند و آن روز نو دانند تا آن گاه که دور بزرگ باشد که نوروز حقیقت بود، و جمشید در اول پادشاهی سخت عادل و خدای ترس بوده و جهانیان او را دوست دار بودند و بدو خرم و ایزد تعالی او را فری و عقلی داده بود که چندین چیزها بنهاد و جهانیان را به زر و گوهر و دیبا و عطرها و چهارپایان بیاراست چون از ملک او چهارصد و اند سال بگذاشت دیو بدو راه یافت و دنیا در دل او شیرین گردانید، و دنیا در دل کسی شیرین مباد. منی در خویشتن آورد، بزرگ منشی و بیدادگری پیشه کرد و از خواسته ی مردمان گنج نهادن گرفت، جهانیان ازو به رنج افتادند و شب و روز از (۱۴)ایزد تعالی زوال ملک او می خواستند، آن فر ایزدی از او برفت. تدبیرهاش همه خطا آمد. بیوراسپ که او را ضحاک خوانند از گوشه ای درآمد و او را بتاخت و مردمان او را یاری ندادند از آنکه از او رنجیده بودند به زمین هندوستان گریخت بیوراسپ (۱۵) به پادشاهی بنشست و عاقبت او را به دست آورد و پاره به دو نیم کرد و بیوراسب هزار سال پادشاهی کرد. به اول دادگر بود و به آخر بیداد گشت هم به گفتار و هم به کردار دیو از راه بیفتاد و مردمان را رنج می نمود تا آفریدون از هندوستان بیامد و او را بکشت و به پادشاهی بنشست و آفریدون از تخم جمشید بود پانصد سال پادشاهی کرد.

حکیم عمر خیام – اثر استاد حسین بهزاد

حکیم عمر خیام – اثر استاد حسین بهزاد

 

چون صد و شصت و چهار سال از ملک آفریدون بگذشت دور دوم از تاریخ گیومرث تمام شد و او دین ابراهیم علیه السلام پذیرفته بود و پیل و شیر و یوز را مطیع گردانید و خیمه و ایوان او ساخت و تخم و درختان میوه دار و نهال و آب های روان در عمارت و باغ ها او آورد، چون ترنج و نارنج و بادرنگ و لیمو و گل و بنفشه و نرگس و نیلوفر و مانند این در بوستان آورد و مهرگان هم او نهاد و همان روز که ضحاک را بگرفته و ملک بر وی راست گشت جشن سده بنهاد و مردمان که از جور و ستم ضحاک برسته بودند پسندیدند و از جهت فال نیک آن روز را جشن کردندی و هر سال تا امروز آیین آن پادشاهان نیک عهد در ایران و توران به جای میآرند. چون آفتاب به فروردین خویش رسید آن روز آفریدون به نو جشن کرد و از همه جهان مردم گرد آورد و عهدنامه بنشت و گماشتگان را داد فرمود و ملک بر پسران قسمت کرد. ترکستان از آب جیحون تا چین و ماچین توژ را داد و زمین روم مرسلم را و زمین ایران و تخت خویش را به ایرج داد و ملکان ترک و روم و عجم هم از یک گوهرند و خویشان یکدیگرند و همه فرزندان آفریدونند و جهانیان را واجب است آیین پادشاهان بجای آورند از بهر آنکه از تخم وی اند و چون روزگار او بگذشت و آن دیگر پادشاهان که بعد از او بودند به روزگار گشتاسب. چون از پادشاهی گشتاسب سی سال بگذشت زردشت بیرون آمد و دین گبری آورد و گشتاسب دین او بپذیرفت و بر آن می[رفت] (۱۶)و از گاه جشن آفریدون (۱۷) تا این وقت نهصد و چهل سال گذشته بود و آفتاب نوبت خویش به عقرب آورد. گشتاسب بفرمود تا کبیسه کردند و فروردین آن روز به اول سرطان گرفت و جشن کرد و گفت این روز را نگاه دارید و نوروز کنید که سرطان طالع عمل است و مر دهقانان را و کشاورزان را بدین وقت حق بیت المال دادن آسان بود و بفرمود که هر صد و بیست سال کبیسه کنند تا سال ها بر جای خویش بماند و مردمان اوقات خویش را به سرما و گرما بدانند. پس آن آیین تا به روزگار اسکندر رومی که او را ذوالقرنین خوانند بماند و تا آن وقت کبیسه نکرده بودند. و مردمان هم بر آن می رفتند تا به روزگار اردشیر بابکان که او کبیسه کرد و جشن بزرگ داشت و عهدنامه بنوشت و آن روز [ را نوروز ] (۱۸) بخواند و هم بر آن آیین می رفتند تا به روزگار نوشین روان عادل. چون ایوان مدائن تمام گشت نوروز کرد و رسم به جا آورد چنانکه آیین ایشان بود. اما کبیسه نکرد و گفت این آیین به جا مانند تا به سر دور که آفتاب به اول سرطان آید تا آن اشارت [ که ] گیومرث و جمشید کردند از میان برخیزد. این بگفت و دیگر کبیسه نکرد تا به روزگار مأمون خلیفه. او بفرمود تا رصد بکردند و هر سالی که آفتاب به حمل آمد نوروز فرمود کردن و زیج مأمونی برخاست و هنوز از آن زیج تقویم می کنند تا به روزگار المتوکل علی الله.

متوکل وزیری داشت نام او محمد بن عبدالملک، او را گفت افتتاح خراج در وقتی می باشد که مال در آن وقت از غله دور باشد و مردمان را رنج میرسد و آیین ملوک عجم چنان بوده است که کبیسه کردند تا سال به جای (۱۹) خویش باز آید و مردمان را به مال گزاردن رنج کم تر رسد چون دست شان به ارتفاع رسد. متوکل اجابت کرد و کبیسه فرمود و آفتاب را از سرطان به فروردین بازآوردند و مردمان در راحت افتادند و آن آیین بماند و پس از آن خلف بن احمد امیر سیستان کبیسه دیگر بکرد که اکنون شانزده روز تفاوت از آنجا کرده است و سلطان سعید معین الدین ملک شاه را انارالله برهانه از این حال معلوم کردند بفرمود تا کبیسه کنند و سال را بجایگاه خویش بازآرند . حکما عصر از خراسان بیاوردند و هر آلتی که رصد را به کار آید بساختند از دیوار و ذات الحق و مانند این و نوروز را به فروردین بردند ولیکن پادشاه را زمانه زمان نداد و کبیسه تمام ناکرده بماند. این است حقیقت نوروز و آنچه از کتابهای (۲۰) متقدمان یافتیم و از گفتار دانایان شنیده ایم. اکنون بعضی از آیین ملوک عجم یاد کنیم بر سبیل اختصار و باز به تفصیل نوروز بازگردیم بعون الله و حسن توفیقه.

پانوشت ها :

 

۱- متن « بتواند».

۲- « و» را خط زده و بالای آن « پس» نوشته اند.

۳- به خط جدیدی « را » در بالای سطح اضافه شده است.

۴- « از » به خط دیگری اضافه شده است.

۵- در نسخه دانائان. در بالا به خط دیگری « یان » اضافه شده است.

۶- به خط جدید بالای « بوده » یک « را » اضافه شده است.

۷- در متن افتاده ولی در پاصفحه هست.

۸- متن: ثبات نو برکرد تا تابش

۹- در متن نیست ، اصلاح مجتبی مینوی

۱۰- در متن نیست.

۱۱-  در متن « بران » است.

۱۲- در متن « ترست » آمده است.سنچ : بوذاسف در متون تاریخی

۱۳- در متن اضافه است.

۱۴- در متن « از » بالای سطر است

۱۵- در متن « بیواسب » آمده است

۱۶- در متن نیست.

۱۷- بعد از « آفرو» « و » اضافه دارد.

۱۸- در متن نیست.

۱۹- « به جای » بالای سطر نوشته شده است.

۲۰- متن « لباههای ».

 

متنی که خواندید فصل اول کتاب نوروز نامه نوشته ی “ عمربن ابراهیم خیام نیشابوری” به تصحیح “ علی حصوری ” است. همان طور که در انتهای متن خیام گفته است ، شروع به شرح آیین های مختلف عجم میکند که با ” اندر آیین پادشاهان عجم ” شروع می شود و در انتها به ” حکایت اندر منفعت شراب ” و ” گفتار اندر خاصیت روی نیکو ” می پردازد و کتاب به اتمام میرسد ، تصحیح علی حصوری اولین بار توسط انتشارات طهوری منتشر شده است و سپس توسط نشر چشمه باز نشر شده است.

پانوشت ها و رسم الخطی که ما در بخش تاریخ علم نجوم سایت رصدگاه آورده ایم از چاپ چهارم نشر چشمه ( ۱۳۸۸ ) است. برای خواندن بقیه ی فصول ، می توانید کتاب را از نشر چشمه تهیه نمایید.

– دو مینیاتوری که در این صفحه به کار رفته اند ، از استاد حسین بهزاد هستند ، اولی با نام ” جوانی خیام ” و دومی با نام ” حکیم عمر خیام “.

 

کتاب نوروزنامه

کتاب نوروزنامه

– برای خرید کتاب از نشر چشمه روی لینک زیر کلیک کنید :

http://www.cheshmeh.ir/book/view.aspx?guid=385f6de3-f7a3-4d10-a6ac-41022111ddba

 

– اطلاعات بیشتر راجع به زندگی خیام را می توانید در ویکی پدیای فارسی بخوانید :

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%85

 

 

“علم طبیعت بیشتر یا تقریبا بیشتر درباره ی اجسام و مقادیر و خصایص و حرکات آنها و همچنین درباره ی مبادی این نوع جوهر گفتگو می کند….”

این اولین جمله ی ارسطو عالم طبیعت و فلسفه ی محض هلنی (یونان باستان) بوده در کتابی بنام  در آسمان البته به ترجمه ی فارسی. ارسطو آنچه را تا آن زمان از دید خود و دیگران به عنوان فلسفه که همچون الان و نه قرون وسطا و حتی کمی قبل از آن، می دانسته و درک و تحلیل کرده به رشته ی تحریر درآورده.

در این کتاب شما با مفاهیمی آشنایی پیدا می کنید که همین الان هم در قالبی امروزی تر مورد بحث هستند. گویی همان دیدگاه ها و مباحث از دوران باستان تاکنون برجای خود باقیست و حتی با پیشرفت ناگهانی علم در قرون بیستم، سوالات بیشتری را پیش روی فیلسوفان (فیزیکدانان) قرار داده. البته اشاره کنم فلسفه ی اجتماعی و علوم انسانی نیز کاملاً تحت تأثیر آمار و احتمالات در قالب نظریه های مختلف مانند عدم قطعیت، نظریه ی بازیها، و زیست شناسی و جامع تر از همه فیزیک قرار دارد. خواندن منابع گذشته بسیار ارزشمند است چرا که شما باید به نوشته های اساتید مراجعه کنید تا مفاهیم را درک کنید. و ارسطو گویی در همین الان هم در شتابدهنده ها و آزمایشگاه های فیزیک و نجوم و زیست به دنبال جواب سوالات خودش می گردد. سوالاتی که یقیناً با قطعیتی که آنها را به نگارش درآورده خودش مطمئن نبوده و و این ذات ذهن پویای بشر است و گرنه با طرح هر سوال ده ها یا صدها سوال جدید طرح نمیشده.

این رساله یا همان ماتیکان(به زبان فارسی میانه) به چهار کتاب تقسیم شده و در هر کدام شما با دیدگاه های آن زمان تقریبا آشنا می شوید. تقریباً چون کتابهای بسیار قطور ترجمه نشده ای به زبانهای مختلف غیر از فارسی هست درباره ی پارسیان باستان و مدارک مختلفی که ما حتی در قالب یک کتاب در اختیار نداریم.

کتاب اول: جهان فوق قمر

بحثی پایه ای درباره ی تعاریف بنیادی طبیعت است. از جمله  فساد پذیری و ناپذیری، یکتایی آسمان، جسم نامتناهی و غیره.

کتاب دوم: جهان فوق قمر، دنباله

جمع بندی مطالب قبل، کروی آسمان، حرکت آسمان، ستارگان که این اخرین مورد چند بخش اصلی را به خودش اختصاص داده و در نهایت دو بخش راجع به زمین.

کتاب سوم: جهان تحت قمر

که همان طور که پیداست، راجع به عناصر و ذرات بنیادی از دید یونانیان باستان بوده (اگر قبول کنیم این افکار و نتایج فقط نتیجه ی فکری هلنی ها بوده).

کتاب چهارم: جهان تخت قمر، دنباله

همان عناصر چهار گانه ی معروفی که در هر کتاب ساده ای هم راجع به آن خوانده اید. و البته سنگینی و سبکی که عملاً مقدمه ای است برای تعریف حجم و چگالی.

برای اینکه که اهمیت این اثر را کمی نشان داده باشم (البته اگر موفق باشم) : چند مفهوم بسیار مهم در علم وجود دارد که بعدها یکی از اساسی ترین مفاهیم علم بنام ترمودینامیک شکل گرفت.

  • غیر ممکن است اجسامی وجود داشته باشند که سنگینی نامتناهی یا سبکی نامتناهی داشته باشند! جمله ی کاملاً فلسفی بدور از شناخت علمی با آنچه بعداً علوم دقیق نامیده شدند! ولی می بینیم که چقدر همچنان برای فیزیک این مفهوم مهم است. چرا! چون فیزیک یعنی اندازه گیری! سنجیدن چه چیز؟ چیزی که قابل سنجیدن باشد! (اینجا کاری به متافیزیک نداریم که بحث خودش را دارد).
  • او به دینامیک عالم اشاره دارد و با دلایلی که داشته نشان می دهد که مکان بی حرکتی یکنواختی به همراه دارد و چون ظاهراً دینامیک جای استاتیک در اکثر نقاط عالم (از دید وی) دیده می شود پس همه چیز تماماً سنگین یا سبک نیستند و مخلوطی از اینها وجود دارد.
  • وجود جهانهای دیگر منوط به همجنس بودن با چهار عنصر بنیادین طبیعت است وگرنه وجود ندارد.
  • ابتدای کتاب اول ارسطو اشاره به شخص دیگری  بنام «امپدوکس» می کند که به حرکت گردابی قائل بوده در عالم در حالی که او چندان تمایلی به این مسأله نداشته.
  • درسراسر این کتاب به مواردی برمی خورد که اگر با فرد هویل کیهان شناس بریتانیایی آشنا باشید تفاوت چندانی نمی بینید. هردو در جاهایی برای استدلال ایده ی خودشان مرتکب یک اشتباه بزرگ شده اند! پیچیده کردن و مغلطه! ولی هردو به هر حال کارها و ایده های ارزشمندی انجام دادند. این جمله ی ماکس پلانک را همیشه به یاد داشته باشید وقتی بدانیم جایی به اشتباه رفتیم اصلاً نباید ناامید و ناراحت باشیم چون یک کشف بزرگ انجام دادیم! فهمیدیم این روش یا ایده غلط بوده و با خیال راحت سراغ ایده های دیگر می رویم!
  • چون کتاب شمایه ای از فلسفه هم دارد باید کمی عمیق مطالب را دنبال کنید.
  • در نقد فیثاغوریان، ارسطو مقاله ی بعد ی را نوشته که به نظرم مترجم دچار یک اشتباه شده: پیش و پس را تصویر آینه  ای دانسته(بعد از مطالعه متوجه ایرادی که اشاره کردم خواهید شد).
  • همچنان با ایده ی جهان پایا ادامه میدهد و ایده های مهمی را مطرح می کند.
  • در بخش یا مقاله ی سوم دچار یک تناقض می شود و همان مغلطه را پیش می کشد! جهان را متافیزیکی می داند  دوباره اشاره به فیزیکی بودنش می کند و بین مادی بودن یا غیرمادی بودن جهان گرفتار می شود.
  • تقارن کروی را بهترین می داند و لایه هایی را با مرز بین کره های تو درتو می داند. مفهوم هفت آسمان را حتماً بارها درجاهای مختلف شنیده اید که ریشه در افکار فلسفی فیلسوفان داشتند.
  • ستارگان فاصله ی ثابتی از هم دارند.
  • اشاره ای عجیب به همان مفهومی دارد که ما آن را همگنی و همسانگردی در کیهان شناسی نوین به عنوان دو از سه اصل می دانیم. و مبدا مکانی و نه زمانی که مطلق می داند، را طوری مطرح می کند که نظریه ی انفجار بزرگ مطرح می کند. البته تعجب نکنید علم ارسطویی دوست داشته فکر کند و گاهی در علم انطور که می خواهیم و نه انطور که ممکن است وجود داشته باشد می اندیشیم.  قرن بیست و یک از این مشکل کم کم فاصله می گیرد.
  • حرکت انتقالی منشأ گرماست.
  • در آخرین مقاله از کتاب دوم، ایده ی زمین مرکزی خود را مطرح می کند.
  • نظم را شالوده ی اصلی حرکات طبیعت می داند. بی نظمی به نامتناهی می انجامد و در طبیعت نامتناهی وجود ندارد. این مفهوم بی نهایت زیباست! توضیحی نمی دهم تا کتاب را بخوانید. ارسطو در کل با چند کلمه بیشتر ما را مواجه میکند سبکی –سنگینی-منتاهی-نامتناهی.
  • و یک ایده ی درخشان دیگر که فیزیکدانان امروز به آن باور دارند: هرآنچه خاصیت سبک سنگینی نداشته باشد، ریاضیاتی است و چنین چیزی وجود خارجی ندارد.
  • بزرگی را نماد سرما و کوچکی را نماد گرما می داند!! چرا که گرما از اجسام کوچک عبور میکند و سرما خیر!
  • به زبان خود قانون ارشمیدس را مطرح  می کند.

برای اینکه بیش از این مطلب طولانی نشود شما را به خود کتاب ارجاع میدهم تا بخوانید تا چند هدف را دنبال کرده باشید: با علم ، بخصوص نجوم در گذشته آشنایی بیشتری پیدا کنید. در مفاهیم عمیق شوید و بدانید علم از ابتدا به چه شکل بوده و با چه دیدگاهی به اینجا رسیده. البته این کتاب فقط کتاب ارسطو ست و نه تاریخ علم.

از معدود کتابهایی است که متن اصیل را در اختیار خواننده قرار می دهد. زیرا نوشته خود ارسطو است.  ترجمه خود از ترجمه ی فرانسه آماده شده.  در کل ترجمه ی بدی نیست. گاهی به نظر می رسد متن ثقیل و یا در هم پیچیده است که دو ایراد وارد است خود ارسطو و مترجم که با تناقض ارسطو دچار تناقض در ترجمه هم گاهاً شده. ولی به نظرم از پس ترجمه ی کتاب به خوبی برآمده. به هر حال متن کتاب توجه داریم که با ادبیات دوران باستان نوشته شده! برگردان آن به صورتی که معادل فارسی آن دوران باشد امکان ندارد چون فارسی میانه بلد نیستیم!

مشخصات کتاب:

ترجمه: اسماعیل سعادت/ ناشر: هرمس

“نویسندگی را از ۱۱ سالگی در سال ۱۹۳۱ شروع کردم. سعی نکردم علمی تخیلی بنویسم بلکه به چیزی بسیار ابتدایی تر چنگ انداختم. پیش از دوره ی مجله های کاهی، عصر «رمان های ده سنتی» بود. من آخرین روزهای آن دوران را شاهد بودم.”

آیزاک آسیموف! غول علمی تخیلی قرن بیستم که آنقدر بزرگ بود که منتقدان بزرگی هم داشته باشد و هر کتاب او ریزبینانه مورد نقد قرار می گرفت. علی رغم بسیاری از دوستان طرفدار علمی تخیلی که گرفتار هالیوودی گرایی علمی تخیلی شده اند، باید اذعان کنم حتی بزرگانی چون هاین لاین و کلارک، آسیموف نبودند! ولی آسیموف با خودزندگینامه یا اگر راحتید همان اتوبیوگرافی چنان شوخ طبعانه و واقع گرایانه زندگی نامه اش را نوشته گویی شخصی قصد داشته کمی خودش را دست بیندازد. ولی آسیموف در این شوخ طبعی از زندگی خودش تا سن هفتاد سالگی نوشته. زندگی ای که زود تمام شد. مانند بسیاری از بزرگان دیگری در حیطه های مختلف علمی و غیر علمی. شاید طرفداران کلارک بسیار بدشان بیاید ولی گاهی فکر می کنم : نگاه کن ، آسیموف کسی که سه نسل با کتابهای ساده نویسی شده ی وی با دنیای علم اشنا شدند و بسیاری زندگی علمی خود را مدیون همین کتابهای ساده ولی ارزشمند آسیموف کبیر هستند. و نجومیهای سراسر دنیا دقیقاً در کانون همین دسته از آدمها قرار دارند.

و اما من.آسیموف!

آخرین خودزندگی نامه  کامل شده ی آسیموف است که فرصت نکرد باری دیگر آن را به روز کند. آسیموف به دلیل شوخ طبعی که حتی دو کتاب جوک را به نام خودش چاپ کرد در این کتاب از دردها و دغدغه ها می گوید و با صداقتی کودکانه می نویسد که نمی خواهد خواننده از دست او یا مطالب کتاب ناراحت شود در نتیجه ترجیح داد شوخی را با داستان زندگی خودش از مهاجرت تا مغازه ی آب نبات فروشی پدر که در آن کار می کرد به سمتی سوق دهد که همین سختی هایی هم که بیان کرده به چشم نیایند و وارد اصل ماجرا شود؛ یعنی زندگی پرکار و عجیب و غریب نویسنده ای بی رغیب از نظر تعداد آثار و به نظرم ارزش این تعداد اثر.

ترجمه ی فارسی کتاب به دلیل زمان طولانی که منتظر چاپ بوده چنان تراشیده و شسته رفته است که باید اقرار کرد جزو معدود ترجمه های موفق دوره ای شده که فاجعه ای بنام ترجمه این روزها بیداد می کند! در این کتاب ۷۶۴ صفحه ای فقط به تعدادی (حدوداً ۱۲ تا ۱۸) غلط تایپی بسیار جزیی برمی خورید. این کتاب ماهیتاً غیر از آثار علمی تخیلی آسیموف، تنها کتابی است که هرچه پیش رفتم ترسیدم کتاب تمام شود و من از خاطرات و طنز آسیموف بهره نبرم و روحیه ام بعد از مدتی کار در روز و مطالعه و دانشگاه شاداب نشود! و البته دوباره این کتاب را خواهم خواند.

خب تا اینجا غیر از چند غلط تایپی نقدی نکردم! خب نقد منفی وجود ندارد فقط بد نبود اگر جلد آن با کتاب اصلی یکی در میآمد. عکسی از آسیموف. متأسفانه ناشر از تصویری استفاده کرده که مضمون اصلی به گونه ای روی جلد گم است. آسیموف روی صندلی مزین به حکاکی های علمی و تخیلی که نشان از جایگاه بی همتای او از دید طراح یعنی رونا مریل داشته که ارتباطی به روی جلد این کتاب نداشته. کتاب اصلی، عکس نمای بسته ی صورت خندان آسیموف را دارد.

توضیحات کافی را در سایت ناشر (کاروان) می توانید بخوانید.قیمت کتاب کمی بالاست ولی برای کتاب ارزشمند و مفرحی مرتبط با آسیموف هیچ است. آسیموف ۴۵۱ کتاب چاپ کرده که جزییات قضیه را خودش توضیح داده و البته بد نیست بدانید اینها تنها آثار وی نبودند. تعداد بسیار زیادی که یادم نیست به چند هزار مقاله می رسید در مجلات مختلف چاپ کرده که تعدادی از آنها به صورت مجموعه چاپ شدند و جزو همان ۴۵۱ کتاب هستند. ۲ ژانویه تولد آسیموف بود و من متأسفم که حتی نتوانستم مطلبی درباره ی این نویسنده و مروج بزرگ علم بین کودکان و نوجوان و حتی بزرگسالان بنویسم. ولی من همیشه یک جمله را در مواردی تکرار می کنم، منتظر باشید ولی نه برای خواندن این کتاب!

نسلهای مختلف علمی ما تاکنون در ایران با کتابهای داستانی و علمی او رشد کردند و بسیاری از ما آشنایی با دنیای علم را مدیون این نویسنده ی بزرگ هستیم.

مرحله اول تمام شد و نتایجش هم آمد.برای دیدن پاسخ نامه تشریحی و نتایج به ادامه ی مطلب بروید . افرادی که پذیرفته شدند خود را برای ماراتن مرحله ی دوم آماده می کنند . سوالات مرحله اول خوب ونسبتا نجومی بود و کف قبولی خیلی پایین. ولی باتوجه به این امتحان برای مرحله دوم چه باید کرد . . .

در این دوره سوالات رصد و اپتیک به شدت خودنمایی می کرد ، وچه بسا این دو مبحث در مرحله ی دوم مورد استفاده قرار گیرند .

کف قبولی هم پاییین بود مثلا شش تا درصد .ولی در صد خودم ۷۸ بود

پیشنهادات من و البته چهار، پنج نفر از طلایی های پارسال برای مرحله دوم :

 می دانیم که سوالات از ده تا تجاوز نخواهد کرد و مباحث هم خیلی زیاد است ، چه کنیم ؟

با توجه به مرحله ی اول و مرحله ی دوم پارسال برای مرحله ی دوم به مباحث زیر بیشتر اهمیت دهید :

کیهان شناسی : ” کتاب کیهان شناسی نوین آقای ریاضی و هر چیز دیگه ای که دستتون اومد “

مکانیک : ” آشنایی با مکانیک کلپنر ، هالیدی ، نجوم کروی اسمارت ،اصول و عمل و …”

اختر فیزیک : ” آشنایی با اختر فیزیک ستاره ای اریکا بوم(سه جلد) “

“an introduct on to modern astrophysics”

“Fundamental Astronomy”

نجوم  و اختر فیزیک مقدماتی ،دوجلد ، زیلیک و اسمیت

کروی : “نجوم کروی اسمارت و اصول و عمل “

مغناطیس و ترمودینامیک : ” کتاب درسی سال سوم دبیرستان “

محض احتیاط به کتاب صورتهای فلکی آقای دالکی هم سری بزنید .

پاسخ نامه ی مرحله ی اول و نتایج را از لینک های زیر دانلود کنید :
برای مشاهده ی نتایج اینجا را کیلک کنید . منبع : سایت باشگاه دانش پژوهان جوان
برای مشاهده ی پاسخ نامه دفترچه های کد دو اینجا را کلیک کنید .منبع :  ۴thioaa

اگر سوالی در هر زمینه ای داشتید می توانید از طریق کامنت ها و یا پست الکترونیکی زیر با من در ارتباط باشید .
Kindfriends102@gmail.com

رسم ما در بخش معرفی کتاب ها این نبوده که فقط کتاب های کاملا نجومی را معرفی کنیم ، بلکه کتابهایی در زمینه های مرتبط با نجوم و یا کتابهایی که در بخش های مختلف نجوم کاربرد دارند را نیز معرفی خواهیم کرد. گستردگی این کتابها موضوعات مختلفی را در برخواهد گرفت ، از کتاب های تاریخ علم ، تا کتابهای ریاضی – فیزیکی.

در این نوشته قصد دارم کتابی را در زمینه ی ریاضیات پرکاربرد در نجوم محاسباتی معرفی کنم : ” روش های برداری”

روش های برداری یک کتاب جمع و جور و کوچک است که تمامی مباحث مرتبط با بردارها را شامل می شود ، از تعاریف اولیه و جبر برداری گرفته تا مشتقات و انتگرال ها و حتی عملگرهای برداری و مختصات خمیده متعامد.

راستش روش های برداری یک هندبوک کامل برای یادگیری آن چیزی است که در دانشگاه های ما تحت عنوان ریاضیات عمومی تدریس می شود.( تنها مباحثی مثل اعداد مختلط و روش های خاص عملیاتی مانند روش های انتگرال گیری و غیره در این کتاب وجود ندارد ) وگرنه تمامی تعاریف ، ویژگی ها و کاربردها در این کتاب وجود دارد.

دلیل اصلی که این کتاب را در بین کتابهای نجومی معرفی کردیم کامل و کافی بودن مباحث این کتاب برای دانش ریاضی مورد نیاز در المپیاد نجوم است. با خواندن و یادگیری فصولی از این کتاب ( و نه الزاما همه ی آن ) دیگر نیاز به کتاب دیگری در زمینه ی ریاضیات ، برای شرکت در المپیاد نجوم نخواهید بود.

روش های برداری توسط آر.جی کول نوشته شده و فرهاد ذکاوت آن را به فارسی برگردانده است ، ذکاوت پیش از این کتابهایی را در زمینه ی نجوم ترجمه کرده بود مثل ” فراگیری فعال نجوم” از زیلیک ؛ و یا ویراستاری علمی کتابهای نجومی را بر عهده داشت مانند ویراستاری کتاب راهنمای نرم افزار استاری نایت با ترجمه ی اویس محمودی

روش کتاب یک روش تدریس کاملا مطمئن و استاندارد است ، به صورت کلی ابتدا در هر بخش تعاریف ، رابطه ها و فرمول ها می آید ، سپس در بخشی تحت عنوان ویژگی ها ، فرمول های بسط داده شده و یا همان قضایای مربوط به آن مورد خاص بیان می شود.

پس از آن در بخشی تحت عنوان یادداشت ها تمامی نکات مرتبط با آن مبحث می آید.

سپس در بخش کاربردها ، مهم ترین کاربردهای آن موضوع را می بینید ، از آنجا که این کتاب، کتابی در زمینه ی ریاضی – فیزیک است ، عموما بخش کاربردها در زمینه های مرتبط فیزیکی است ، مثلا در قسمت کاربردهای مبحث مشتق شما می توانید با کاربردهای مشثق در موضوعات زیر آشنا شوید :

سرعت و شتاب ؛ قانون حرکت نیوتون برای یک ذره ؛ چرخش چارچوب های مرجع و انحنا.

پایان بخش هر مبحث نیز مثال های حل شده و تمرینات است ، برای آن که حجم کتاب زیاد نشود و حالت هندبوک بودن را حفظ کند از ارائه ی سوالات تکراری کاملا خودداری شده است ، در هر مبحث چندتای اولی مثال حل شده اند و بعد از آن تمرین ها آمده است که البته در آخر کتاب پاسخنامه ای وجود دارد که جواب برخی از تمرینات منتخب در آن آمده است.

عناوین کتاب در هفت فصل طبقه بندی شده اند که اگر بخواهم به صورت موجز به آن ها اشاره کنم عبارتند از :

۱-       جبر بردارها ، شامل اسکالرها ، بردارها ، بستگی خطی و …

۲-       ضرب بردارها

۳-       مشتق که مشتقات معمولی ، مشتقات جزئی برداری و دیفرانسیل ها را شامل می شود.

۴-       انتگرال شامل انتگرال بردار ، انتگرال های خطی ، سطحی و حجمی

۵-       عملگرهای برداری از قبیل گرادیان ، دیورژانس ، کرل ، مشتقات جهت دار و …

۶-       قضایای انتگرال

۷-       مختصات خمیده خطی متعامد.

با توجه به عناوین کتاب متوجه شده اید که این کتاب شامل مباحث ریاضی – فیزیکی در سطح دوره های کاردانی و کارشناسی نیز می شود و برای دانشجویان رشته های علوم پایه کاملا سودمند است.

bordari

اما کتاب بر کتاب نقدهایی نیز وارد است :

مورد اول که احتمالا به این علت که نویسنده در نظر داشته حجم کتاب کم بماند پیش آمده است وارد نشدن در مباحث کاربردی تر ، مانند روش های مشتق گیری ، روش های انتگرال گیری و کلا روش ها و قضایایی برای حل مثال ها و تمرین هاست ، کتاب در زمینه نه تنها شامل این روش ها نمی شود ، بلکه به صورت کلی به معرفی این روش ها نیز نمی پردازد و خواننده بدون نیاز به یک کتاب ریاضیات عمومی نمی تواند از حل مسائل فارغ آید.( البته در سطح دانشگاهی ، وگرنه همان طور که قبلا اشاره کردم برای مواردی مانند المپیاد نجوم اطلاعات ریاضی این کتاب کاملا کافی ، و حتی در بعضی از فصل ها زیاد است و نیازی به کتاب دیگری نیست)

ایراد دوم رعایت نکردن روش بخش های مورد اشاره در بالا در همه ی فصل های کتاب است.مثلا بعضی از مباحث کتاب بخش ویژگی ها را ندارند.

در چاپ فارسی کتاب هم ، ایرادات تایپی و رعایت نکردن علائم سجاوندی به چشم می خورد ، رعایت نکردن علائم سجاوندی همچنان در اکثر کتابهای علمی فارسی وجود دارد و گاهی باعث می شود که شما برای فهمیدن منظور یک جمله مجبور شوید چند بار آن را بخوانید.این ایراد به ناشران بر می گردد که تصور می کنند برای ویراستاری کتابهای علمی ، نیازی به یک ویراستار ادبی ندارند.

در مورد ایراد تایپی نیز من حتی یک مورد دیدم که به جای یک حرف لاتین که به عنوان یک بردار تعریف می شود حرف دیگری آمده است ، هرچند کم پیش می آید که کسی چنین مو شکافانه کتابی را بخواند. البته شما در خواندن فرمول های کتاب با مشکل مواجه نخواهید شد زیرا که ” روش های برداری ” از آن دست کتابهای فارسی است که در آن فرمول های ریاضی به صورت زیبایی و خوانایی نوشته شده اند و چپ چین بودن فرمول ها خواننده را اذیت نمی کند.

در کل همراه داشتن روش های برداری را به عنوان یک هندبوک برای کسانی که در سطح کارشناسی رشته های علوم پایه تحصیل می کنند و یا به نجوم محاسباتی می پردازند مفید می دانم.

اسطرلاب - دنی ساووا

اسطرلاب – دنی ساووا

کتاب اسطرلاب توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با همکاری بخش همکاری و فعالیت فرهنگی سفارت فرانسه در ایران چاپ و منتشر شده است . متن کتاب دو زبانه است و البته صفحه آرایی بسیار خوبی دارد.

دنی ساووا دکترای تاریخ علم دارد ، و بیشتر از همه به خاطر فعالیت هایش در زمینه ی ساعت های آفتابی شناخته شده است. او همان کسی است که ساعت آفتابی کتاب خانه ی ملی ایران را طراحی کرده است.

متن کتاب بسیار روان است ، ابتدا تاریخچه ای از اسطرلاب را ارائه می دهد ، سپس به ساختمان اسطرلاب می پردازد. از تصاویر خوبی در صفحه آرایی کتاب استفاده شده است. و تصاویر آموزشی آن نیز کاملا دقیق و گویا هستند.

آموزشی مقدماتی از نجوم کروی برای وارد شدن به مبحث ساخت اسطرلاب ؛ و روش بیان کردن آن نشان دهنده ی آن است که ساووا به راستی یک معلم علوم است. مباحث نجوم کروی کاملا به سادگی مطرح شده اند و یک دانش آموز دبیرستانی به راحتی می تواند با آن کنار بیاید.

سپس معرفی قسمت های سازنده ی یک اسطرلاب و رسم دوایر مهم به صورتی جذاب همراه با تصاویر بیان شده اند. اما تصور می کنم مهم ترین دلیلی که باید این کتاب را خواند آموزش روش استفاده از اسطرلاب به صورتی دقیق و آسان باشد ، که البته این آموزش به همراه کیت اسطرلابی که به همراه این کتاب عرضه می شود ، کامل می شود. توصیه ی من این است که برای روش ساخت یک اسطرلاب دقیق به کتاب های دیگر مراجعه کنید ، اما برای یادگیری روش کارکردن با اسطرلاب این کتاب یکی از بهترین هاست.

در انتهای کتاب جدول تغییرات طول سالانه ی خورشید و همین طور مختصات چند شهر مهم ایران آمده است.
تصاویری از چند صورت فلکی معروف پایان بخش کتاب است. نکته ی بسیار جالب نشان دادن این صورت های فلکی در صفحات کتاب به صورت نقاطی رنگی است ، چند صورت فلکی آشنا را در زمینه ی کتاب می توانید بیابید.

اما کتاب کمی اشکال در ترجمه دارد ؛ ای کاش یک منجم کتاب را ترجمه می کرد و یا حداقل در ویراستاری دقت بیشتری می شد. با توجه به این که کانون خود دارای یک مرکز رصد و نجوم می باشد وجود این بی دقتی های در ترجمه کمی تاسف برانگیز است. مثلا ecliptique  دارای معادل کاملا رایج دایره البروج است ، که در متن کتاب دایره ی خورشید گرفتگی ترجمه شده است. درست است که هر دو یک معنا می دهند ، اما جملاتی مانند : حرکت سالانه ی خورشید به وسیله ی دایره ی خورشید گرفتگی بر روی عنکبوتیه نمایش داده شده است ، یا خورشید تقریبا روزی یک درجه بر روی دایره ی خورشید گرفتگی پیش می رود ؛ کمی برای خواننده ی فارسی نا آشنا است. دایره البروج معادل بهتری است. ایراداتی شبیه به این چند جای دیگر نیز تکرار شده است ، تصور می کنم مترجم به یک واژه نامه ی نجومی قدیمی دسترسی داشته است ، و معادل هایی که به کار برده چندان امروزی و کاربردی نیستند.

نکته ی جالب دیگری که فکر می کنم ساووا نیز متوجه آن نشده باشد بخشی است که تحت عنوان “اسطرلاب و وقت نماز عصر” در انتهای کتاب ، برای چاپ در یک کشور اسلامی مانند ایران ، گنجانده شده است ، روش پیدا کردن زمان نماز عصر کاملا درست است ، اما نه بر طبق فقه شیعه که در ایران به آن عمل می شود. طبق فقه ما زمان نماز عصر بعد از زمان نماز ظهر است و ” هنگامی که سایه ی یک شاخص عمودی ، با طول سایه اش در ظهر به اضافه ی طول خودش برابر می شود ” هنگام نماز عصر در فقه حنفی است. ( و البته سه فقه دیگر اهل تسنن نیز برای شروع آن همین تعریف را دارند و تنها یکی از آن ها در زمان انتها دارای تعریف متفاوتی است )

البته این بحث عدم توجه به فقه شیعه در بررسی زمان های اسلامی متخص این کتاب نیست ، و می توان کتاب های دیگری ، مانند کتاب مهم دکتر الیاس ، تحت عنوان ” ستاره شناسی زمان ها ی اسلامی ” را مثال زد ؛ هر چند از آنجا که کتاب ساووا برای ایران نوشته شده و حتی جدول های طول و عرض جغرافیایی برای شهرهای ایران تهیه شده اند ؛ بهتر بود که به این مسئله توجه بیشتری می کرد.

کتاب اسطرلاب را می توانید از تمام مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تهیه کنید.

با توجه به شروع نمایشگاه بین المللی کتاب تهران ، در زیر یک لیست سریع و جمع و جور برای خرید کتاب های نجومی از نمایشگاه آماده کرده ام . در این لیست کتاب های عمومی نجومی تنها به صورتی بسیار مختصر و با توجه به وقت محدودی که برای خرید از نمایشگاه کتاب وجود دارد ، نوشته شده اند . در آینده ای نزدیک به معرفی و نقد تک تک این کتاب ها و کتاب های دیگری که در این لیست نیستند خواهیم پرداخت.

نجوم به زبان ساده : اگر این کتاب را ندارید و می خواهید بخرید ، یعنی هنوز نجوم آماتوری را به صورت جدی شروع نکرده اید ، ویرایش جدید آن را از گیتاشناسی بخواهید. وجودش در کتابخانه ی نجومی ها الزامی است.

شناخت مقدماتی ستارگان : هنوز هم معتقدم که هیچ کتاب دیگری به خوبی این کتاب توفیق حیدرزاده برای شروع یافتن صورت های فلکی در آسمان مناسب نیست. به گیتاشناسی مراجعه کنید.

صورت های فلکی : یک کتاب جیبی ، در اندازه ای بسیار مناسب ، با کیفیت چاپ خوب ، و البته ی ترجمه ی خوب مهندس احمد دالکی ، باز هم از گیتاشناسی

اطلس راه های ایران : اگر قصد رفتن به سفرهای نجومی دارد ، این اطلس را تهیه کنید ، شکل کتاب مانند آن استفاده از آن را بسیار راحت کرده است . یک کتاب لازم برای گردشگری نجومی است. از گیتاشناسی

از گیتاشناسی کتاب های دیگر نجومی را هم می توانید بخرید : راهنمای هفتگی و ماهانه ی آسمان شب – شناخت فضا و منظومه ی شمسی– ساختار ستارگان و کهکشان ها – و …. یک مجموعه ی کامل از کارت ها و پوستر های نجومی را هم از غرفه ی آن می توانید تهیه کنید.

ستاره شناس آماتور نوین : یک مرجع خوب با مقالاتی متعدد برای خرید تلسکوپ و دیگر ابزار های نجومی ، نسبت به دیگر کتاب های عمومی ستاره شناسی اطلاعات به روز تری دارد ، به همه پیشنهاد می کنم حتما قبل از خرید تلسکوپ و یا دیگر ابزار اپتیکی یکی دو مقاله ی مربوط به این زمینه را از این کتاب مطالعه کنند. از انتشارات آستان قدس رضوی ( شرکت به نشر )

نجوم و اخترفیزیک مقدماتی : مجموعه ی دوجلدی نوشته ی زیلیک و اسمیت یک کتاب معتبر و البته گاهی اوقات یک رفرنس دانشگاهی برای نجوم عمومی می باشد. برای هر کسی که می خواهد نجوم جدی تر را شروع کند به عنوان اولین کتاب پیشنهاد می کنم. از انتشارات آستان قدس رضوی

به همراه این کتاب ؛ کتاب کار آن ، یعنی فراگیری فعال نجوم – نوشته ی زیلیک-  و به ترجمه ی فرهاد ذکاوت را پیشنهاد می کنم . نمی دانم که در نمایشگاه عرضه می شود یا نه ، اما می توانید آن را از فروشگاه های نجومی تهیه کنید.

انتشارات آستان قدس رضوی ( به نشر ) کتاب های نجومی دیگری هم دارد که به حق بهترین کتاب های در زمینه ی نجوم هستند. در زمینه های مرتبط با نجوم ؛ و نه الزاما کتب نجومی ؛ مانند فیزیک هوا و غیره نیز می توانید کتاب هایی در آن انتشارات پیدا کنید. هر چند بعضی از کتاب های خوب آن انتشارات مانند مرزهای فیزیک – ستاره شناسی نوشته ی فرد هویل مدتی است که تجدید چاپ نشده اند.

ستاره شناسی زمان های اسلامی دکتر الیاس را هم از این انتشارات بخواهید.

ستاره شناسی برای همه : کتابی برای نوجوانانی که می خواهند نجوم را به تازگی شروع کنند. سبک کتاب بسیار شبیه به کتاب های آسیموف است. از انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح

انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح نیز کتاب های نجومی بسیار خوبی دارد. عموما چاپ کتاب هایش خوب است و با قیمت های مناسب.
البته بر خلاف کتاب های انتشارات آستان قدس رضوی که کتاب هایش از سطح علمی بالاتری برخوردارند ؛ اکثر کتاب های سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح برای سنین نوجوانان مناسب است.
یکی از بهترین اطلس های آسمان چاپ شده در ایران را نیز می توانید از این انتشارات بخواهید. هرچند اطلس راهنمای آسمان این انتشارات به صورت رنگی چاپ شده است ، ولی من همچنان معتقدم که اطلس هایی که می توانید از اینترنت تهیه کنید و سپس پرینت بگیرید بسیار بهتر خواهند بود.

ستاره شناسی عملی : تا وقتی آن را نخوانید و تعدادی از برنامه های آن را عملی نسازید ، یک منجم آماتور واقعی نخواهید بود . کتابی نوشته ی پرسی سیمور و از انتشارات مدرسه. حتما آن را بخرید.

اسطرلاب : کتاب اسطرلاب دنی ساووا ، اصرار زیادی ندارد که در مورد تاریخچه ی اسطرلاب و با کلمات چندین قرن پیش با شما صحبت کند. به جای آن به صورتی دلنشین به شما چیزهایی از نجوم کروی و روش ساخت و استفاده از یک اسطرلاب ساده را آموزش می دهد. از آن کتاب هایی است که بعد از خواندن آن ، ترس شما از نجوم قدیم و هندسه ی کروی می ریزد. از انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

نجوم کروی : نجوم کروی و یکی دو واژه ی نامه ی تخصصی نجومی و فیزیکی را از انتشارات مرکز نشر دانشگاهی بخرید.

طرح فیزیک هاروارد – واحد ۲ – حرکت در آسمان : کتابی را میخرید که رادرفورد و واتسون نویسندگان آن هستند. یک کتاب کاملا بدون عیب و نقص ، با سبک بسیار جذاب آموزشی هاروارد.از اخترشناسی در باستان ماجرای کتاب شروع می شود ، بعد از گذر از یونان ، به ماجرای کپلر و گالیله می رسد و سپس با قوانین نیوتون خاتمه پیدا میکند. از انتشارات فاطمی تهیه کنید.

ستاره شناسی با رایانه های خانگی : برای کسی که میخواهد همچنان نجوم را دنبال کند حتما توصیه می شود. به جز برنامه نویسی های نجومی ، نکات ریز علمی بسیار زیادی را نیز در دل خود جای داده است. از انتشارات نوید شیراز

نوید شیراز چند کتاب نجومی دیگر ؛ مخصوصا در زمینه های اخترباستان شناسی نیز دارد ؛ که یکی از بهترین های آن ها ستاره شناسی تمدن های کهنمی باشد.

از انتشارات ایران شناسی نیز چند کتاب نجومی و نقشه ی آسمان می توانید تهیه کنید. البته من این نقشه را به چند نفری هدیه داده ام ، که عموم آن ها از کیفیت بد آن و سخت بودن استفاده از آن نالیده اند.

مسلما کتاب های نجومی دیگری نیز در نمایشگاه وجود دارد که می توانید تهیه کنید. من در این لیست فقط چند تایی از عمومی ترین کتاب های نجومی را که هر منجمی باید آن ها را در کتابخانه اش داشته باشد معرفی کرده ام.

اگر تصور می کنید جای کتابی در این لیست خالی است ، نام آن و ترجیحا انتشارات آن را در قسمت نظرات وارد نمایید، تا دیگران هم بتوانند از آن ها استفاده کنند.