مداری که زمین بر روی آن حرکت میکند و به دور خورشید می گردد ، با محور گردش زمین به دور خودش یک زاویه ی ۲۳٫۵ درجه ای می سازد. همین زاویه باعث می شود که ما فصول مختلف را بر روی زمین تجربه کنیم.
تصویر پایین را نگاه کنید :
صفحه ای که به اسم دایره البروج می شناسیم ، همان تصویر مدار گردش زمین به دور خورشید است ، و صفحه ی دیگر که موازی با استوای زمین است و استوای سماوی می نامیم اش همان صفحه ای است که زمین در راستای آن به دور خودش می گردد.
حرکت زمین بر روی همان خط قرمز رنگ یا استوای سماوی اتفاق می افتد. دو بار در سال استوای سماوی و دایره البروج همدیگر را قطع می کنند که یکی از آنها ، هنگام اعتدال بهاری یا همان نوروز است.
لحظه ی تحویل سال ، هنگامی است که زمین در مدار اش از این نقطه عبور می کند.
همه چیز ساده است دیگر؟
اما از بد حادثه زمین یک حرکت مهم دیگر هم دارد که به آن حرکت تقدیمی می گوییم.
محور چرخش زمین به دور خودش ، یعنی همان محوری که استوای سماوی را برای ما ایجاد میکند ، هر ۲۵۷۸۰ سال یک بار یک دور کامل میزند. تصویر را نگاه کنید :
شبیه به یک فرفره که نه تنها به دور خود می چرخد ، بلکه راستای چرخش آن نیز یک دایره را طی میکند ، محور زمین نیز چنین چرخشی دارد. این اتفاق حتی باعث می شود که ستاره ی قطبی ( ستاره ای که در راستای شمال محور چرخش زمین قرار گرفته ) عوض شود و راستای شمال زمین همواره به سمت یک ستاره ی ثابت نباشد .
این امر یک معنای دیگر هم می دهد ، هر سال ، به علت تغییر مکان جهت محور زمین ، محل قرار گیری خورشید در اعتدال بهاری کمی به سمت غرب جا به جا می شود و زمان اعتدال بهاری جلوتر از زمانی می آید که بدون حرکت تقدیمی محاسبه می شد. یعنی خورشید آرام آرام در طول سال های متوالی در هنگام لحظه ی نوروز ، به سمت غرب حرکت می کند و در طول ۲۵۷۸۰ سال ، از همه ی صورت های فلکی دایره البروج عبور خواهد کرد و در هر برج به طور متوسط ۲۱۵۰ سال می ماند ، البته این زمان به هیچ وجه دقیق نیست ، چون برج های دایره البروج که در آسمان رسم شده اند هم اندازه نیستند و تازه در رسم فعلی صورت های فلکی ، خورشید از میان ۱۳ برج عبور میکند نه ۱۲ برج. اما اگر همان روش قدما را بپذیریم که دایره البروج به ۱۲ قسمت مساوی تقسیم می شد و هر قسمت ۳۰ -۳۱ روز داشت ، این عدد ۲۱۵۰ سال تقریب خوبی است.
هنگامی که سومری ها به ستاره شناسی می پرداختند ( ۳۰۰۰ سال ق.م. ) ، اعتدال بهاری در صورت فلکی ثور بود . شاید اگر بخواهیم نظریه ی ارتباط صحنه ی شکار گاو نر توسط شیر در تخت جمشید با نوروز را بپذیریم ، این اتفاق بسیار به کارمان بیاید .
در زمان معجزه ی یونانی علم هم اعتدال بهاری در صورت فلکی حمل بود. در همان زمان برج های ۱۲ گانه با حمل شروع شد و این سبک از اختربینی منطبق بر دایره البروج شروع شد و بعدها هم به مرزهای تمدن اسلامی رسید ، بدون آن که ستاره بین های مسلمان بدانند که از حدود سال های اول میلاد مسیح ، اعتدال بهاری به برج حوت منتقل شده و دیگر در حمل نبوده است.
نرم افزار استاری نایت نصب شده روی کامپیوتر من ، در زمان ۸:۴۴ دقیقه ی اول فروردین ماه ۱۳۹۱ خورشید را در جایی در انتهای صورت فلکی حوت نشان می داد. انگار که به زودی به عصر دلو هم خواهیم رسید ، هرچند که همچنان تقویم رسمی موجود بر روی میز کار من ، نوشته است ساعت ۸:۴۴:۲۷ روز سه شنبه اول فروردین ۱۳۹۱ لحظه ی تحویل آفتاب به برج حمل است.
با این که واقعا فکر نمیکنم به من ربطی داشته باشد ، اما اگر همچنان به طالع بینی های متکی بر ماه تولد معتقد هستید ، لااقل بدانید که طالع ماه قبلی را باید برای خودتان بخوانید ، وگرنه هیچ مرداد ماهی زمانی که خورشید در صورت فلکی شیر بوده به دنیا نیامده و هیچ صفتی از شیر به ارث نبرده است ، بلکه هنگامی به دنیا آمده که خورشید در صورت فلکی سرطان ( خرچنگ ) بوده است و همین طور متولدین بقیه ی ماه ها !
برای مطالعه ی بیشتر :
– در مورد سومری ها این مقاله ی ویکی پدیای انگلیسی را بخوانید ( در همان صفحه لینک فارسی اش را هم می توانید پیدا کنید که البته خیلی کامل نیست ) :
http://en.wikipedia.org/wiki/Sumer
– در مورد اعتدال بهاری نیز این مقاله در ویکی پدیای انگلیسی اطلاعات کاملی دارد :
http://en.wikipedia.org/wiki/Equinox
– این نوشته ی رضا مرادی غیاث آبادی اطلاعات کاملی در مورد ارتباط نقش شکار گاونر توسط شیر با نوروز دارد :
http://ghiasabadi.com/shir_gav.html
– نوروزنامه ی خیام و داستان سال نو از زبان او را در لینک زیر بخوانید :
https://rasadgah.com/آغاز-کتاب-نوروز-نامه
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.